وب گردی یا ولگردی!

چرخیدن‌های مدام در اینترنت و شبکه های اجتماعی و… بدون هدف و فقط وقت تلف کردن. این یک مشکل همه گیر جوانان امروزی شده است. استفاده بهینه و هدفمند از تکنولوژیها و فضای مجازی سبب رشد روزافزون در همه زمینه های جوانان می شود.

دیروز تصمیم داشتم درباره مزایای یک مدل گوشی در اینترنت سرچ کنم. صفحه اینترنت را باز کردم و وارد گوگل شدم. اسم و مدل گوشی را در گوگل زدم و وارد یکی از صفحات پیشنهادی آن شدم. مطلب را که خواندم دیدم در پایین صفحه مدل‌های دیگری معرفی و توصیه کرده است. با اینکه تصمیمم روی برند انتخابی قطعی بود اما وسوسه شدم یک نگاهی بیندازم. بعد که وارد صفحات آنان شدم و درباره ده بیست تا گوشی مختلف خواندم دیدم یک سری محصولات آشپزی تبلیغ شده … خلاصه سرتان را درد نیارم؛ وقتی به خودم آمدم دیدم دو ساعت و چهل دقیقه است که دارم در اینترنت می‌گردم و در آن لحظه که به خودم آمدم دیدم مشغول خواندن طرز تهیه فرنی کاکائویی هستم! فکرش را بکنید. از گوشی شروع کردم و به فرنی رسیدم البته این وسط یک مطلبی درباره تب کریمه کنگو هم خوانده بودم و البته چند تا تبلیغ وسایل آشپزخانه هم دیده بودم. علاوه بر این، الان که داشتم طرز تهیه فرنی را می‌خواندم در کنار صفحه تبلیغ یک ضدآفتاب گیاهی به چشمم آمد که بنا داشتم روی آن کلیک کنم که به خودم آمدم و دیدم درس‌ها روی هم تلنبار شده‌اند و من هم که برنامه‌ای برای خرید ضد آفتاب ندارم، پس کلا صفحه اینترنت را بستم و بیرون آمدم یا بهتر است بگویم فرار کردم. بعد که صفحه را بستم از خودم پرسیدم راستی من از اول نیتم چه بود و دنبال چه بودم، یادم آمد که دنبال گوشی بودم. خلاصه آنقدر اطلاعات متنوع وارد ذهنم کرده بودم که اصلِ ماجرا آن لا به لا گم شده بود.

مطمئنم الان ته دلتون دارید ریز ریز می‌خندید که مگر مجبورت کرده بودند که اینهمه چرخ بزنی و آخر سر برای ما غرش رو بزنی ولی انگار واقعا مجبورم کرده بودند. حتما برای شما هم پیش آمده که به قصد بررسی یک موضوع وارد اینترنت شوید و بعد سر از جاهای عجیب و غریب در بیاورید و حتی فراموش کنید برای چه مقصودی از اول آمده بودید.

اوضاع در شبکه‌های اجتماعی که حادتر از این حرف‌هاست. آدم به قصد چک کردن یک ربعه اینستاگرام وارد حساب خود می‌شود و آخر سر به زور جیغ و داد پدر ومادر، یا از شدت درد در مهره‌های گردن و یا هر نشانه دیگر که ثابت می‌کند الان چند ساعتی است در میان صفحات می‌گردد، به خود می‌آید و می‌فهمد که ای داد بیداد … عمر گرانمایه در این میان تلف شده، بی آن که حاصلی داشته باشد.

شاید برای شما هم بارها پیش آمده است که وارد تلگرام می‌شوید تا به دوستتان یا یکی از اعضای خانواده پیامی بدهید بعد می‌بینید چند تا از گروه‌ها و کانال‌ها پیام‌هایی فرستاده‌اند که شما ندیدید، اینجاست که وارد دنیای هزار تو می‌شوید و وقتی به خودتان می‌آیید متوجه می‌شوید که ساعت‌ها گذشته است.

البته این مطلب در مورد همه صادق نیست. دوستی دارم که می‌گفت که از این شرایط به تنگ آمده و به توصیه دیگران اپلیکیشن Quality Time را روی گوشی خود نصب کرده است و برای استفاده از گوشی زمانبندی مشخص کرده است. اینطوری دیگر نیازی به جیغ مادر یا آرتروز گردن نیست بلکه گوشی خودش زحمت به هوش آوری را می‌کشد. البته این تنها برنامه موجود نیست و اپلیکیشن‌های دیگری مثل Debate Timer هم برای این منظور در دسترس است. خوبی امثال این اپلیکیشن‌ها این است که نمی‌گذارند زمان از دست برود و بعدا آدم پشیمان باشد از زمان از دست رفته. بعد هم نیازی نیست که آدم استرس داشته باشد و مدام ساعت را چک کند که نکند زمان از دستش در برود و از کارهای دیگرش وابماند. بالاخره گشت و گذار در اینترنت و بررسی شبکه‌های اجتماعی هم جزئی از زندگی ماست پس نمی‌شود حذفش کرد اما می‌شود مدیریت درست و حسابی روی آن داشت. شما هم می‌توانید امتحانشان کنید. چه میدانید؟ شاید مطبوع طبع‌تان واقع شد.

البته این‌هایی که گفتم فقط به درد امثال ما می‌خورد که به دنبال استفاده درست و مدیریت شده از زمان هستند ولی عده‌ای وجود دارند که به قصد ولگردی … عذر می‌خواهم … وبگردی وارد اینترنت می‌شوند و به قول معروف کار و زندگی ندارند که بخواهند زمانشان را برای آن نگه دارند. همان‌هایی را می‌گویم که در مهمانی، کلاس، محل کار و … گوشی به دست هستند و مشغول گشت و گذار در لابلای صفحات پر رنگ و لعاب اینترنت. این عزیزان کلاً منش و روش منحصربفردی دارند. چه آن زمان که اینترنتی در کار نبود ساعت‌ها در کوچه و خیابان بی‌هدف گشت می‌زدند و به ترافیک انسانی و ماشینی جامعه دامن می‌زدنند؛ چه الان که تلگرام و اینستاگرام دارند مدام در حال اسکرول کردن ( بالا و پایین کردن) صفحات شبکه‌های اجتماعی هستند به این امید که مطلب و سوژه جدیدی پیدا کنند و بتواند به عنوان اولین نفرات آن را نشر دهند و یا سطح آگاهی خود را از مسائل دیگران افزایش دهند!

البته به‌روز بودن و در جریان امور بودن خیلی هم خوب است اما نه به هر قیمتی. حالا چه فرقی می‌کند ما دو روز دیرتر ملتفت شویم که انبار کالاهای قاچاق در شرق سیستان و بلوچستان کشف شده است؟ یا مگر چقدر مهم است که ما قبل از همه خبردار شویم فلان بازیگر از همسرش جدا شده است. اصلا این‌ها مهم‌تر است یا به‌روز رسانی روابط فامیلی وقتی در مهمانی فرصت معاشرت با فامیل را از دست بدهیم و اصلا نفهمیم که دخترخاله‌مان مادر شده است و یا پسر عمه‌مان در المپیاد رتبه آورده است.

حالا کاش فقط قضیه به بی‌خبری از اقوام خلاصه شود. خیلی وقت‌ها برخی از ما، متاسفانه و البته زبانم لال، از حال اعضای خانواده هم غافل می‌مانیم چون مدام سرمان به گوشی‌هامان گرم است و فراموش می‌کنیم احوال عزیزانمان را که اتفاقا جلوی چشممان یا حتی در اتاق بغل دستی‌مان هستند را جویا شویم. شاید ما در جریان لحظه به لحظه روابط آنجلینا جولی و برد پیت قرار داریم اما آیا در جریان روابط خواهرها و برادرهایمان و یا پدرها و مادرهایمان هم هستیم؟

البته زندگی سلبریتی‌ها (افراد مهم) جالب توجه است اما قطعا نه به اندازه زندگی کسانی که ما عاشقشان هستیم و حاضریم همه چیزهایی که داریم به پایشان بریزیم. پس دنبال کردن افراد و مطالب در شبکه‌های اجتماعی تا وقتی جنبه سرگرمی کنترل شده‌ای داشته باشد خیلی هم خوب است اما باید مراقبش بود که از حد نگذرد. استانداردهای متنوعی برای استفاده از گوشی وجود دارد. علی اکبر موسوی موحد، رئیس مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیکی دانشگاه تهران، متوسط زمانی که در روز و از نظر استاندارد می‌توان از تلفن همراه استفاده کرد را ۲۳ دقیقه برای یک فرد سالم عنوان کرده است و تصریح کرده که این زمان باید در چند نوبت استفاده شود. (گرداب، ۱۳۹۵) خب البته این مقدار با شیوه زندگی کنونی ما کمی رؤیایی به نظر می‌رسد اما ۱۰ ساعت در روز هم به نظر دردآور خواهد بود.

اما چطور می‌شود کنترل درستی روی این ساعت مطلوب داشت. همه ما در کانال‌ها و گروه‌های متفاوتی عضو هستیم که خب بالطبع وقتی پیام جدیدی به آن‌ها می‌آید وسوسه می‌شویم که آن را در لحظه بررسی کنیم. اما تا به حال از خودمان پرسیدیم چندتا از این گروه‌ها و کانال‌ها بدرد ما می‌خوردند.

 همین الان گوشی خود را بردارید و به تلگرام بروید. چندتا کانال عضو هستید؟ این کانال‌ها چند موضوع را پوشش می‌دهند. سعی کنید از میانشان سه کانال که مطالب مفید و مورد علاقه‌تان را برای شما ارسال می‌کنند و باب طبع و سلیقه‌تان هستند را نگه دارید و بقیه را پاک کنید. باور کنید تعدد کانال‌ها فقط اطلاعات اضافی و اکثراً بدرد نخور را به مغز شما وارد می‌کنند و هیچ ارزشی ندارند. حالا این سه کانال محبوبتان را که انتخاب کردید، در حالت بی صدا قرار دهید و باور کنید هیچ مطلبی در این کانال‌ها نیست که واجب باشد در لحظه آن را ببینید. برای آموزش گام به گام بی‌صدا کردن کانال‌ها در تلگرام اینجا کلیک کنید.

حالا نوبت گروه‌هاست. شما در چند گروه عضو هستید؟ چندتا از این گروه‌ها مطالب بدرد بخور تحویل شما می‌دهند. آن‌ها را نگه داشته و بقیه را پاک کنید. حالا همه گروه‌هایتان را هم به همان شیوه بالا بی‌صدا کنید. البته ممکن است بگویید گروه یا کانال مدرسه یا اعضای خانواده مطالب مهمی ارسال می‌کنند و همه این مطالب کاربردی است. خب .. مشکلی نیست. آن‌هایی که به نظرتان واقعا ضروری هستند را بی‌صدا نکنید.

حالا که این کارها را کردید خواهید دید چقدر در زمان مصرفی شما و البته هزینه‌تان صرفه‌جویی خواهد شد.

حالا نوبت اینستاگرام است. به صفحه خود بروید و لیست دنبال شونده‌هایتان (Following) را نگاهی بیاندازید. آیا تعداشان معقول است؟ در روز مجبورید چقدر وقت بگذارید تا پست‌های همه را ببینید؟ اگر این زمان زیادی زیاد است همین الان دست به کار شوید و کمی این لیست را خلوت کنید. آن صفحاتی که عایدی برایتان ندارد را آنفالو کنید تا وقتتان کمتر گرفته شود. می‌بینید با همین کار ساده چقدر در زمان و هزینه صرفه‌جویی خواهد شد.

اگر شبکه‌های اجتماعی دیگری هم دارید اول به این فکر کنید که آیا واقعا نیاز به چند شبکه اجتماعی دارید تا اضافه‌ها پاک شوند و بعد آن‌هایی که مانده‌اند را به شیوه‌های بالا هرس کنید.

البته باز هم تأکید می‌کنم که این روش‌ها و راهکارها صرفا برای افرادی است که قصد استفاده درست و بهینه را دارند. متاسفانه بعضی از عزیزان وبگرد کارشان از تفنن و سرگرمی و به روز بودن گذشته و وارد عرصه کلاه برداری و زورگیری‌های اینترنتی شده‌اند. خدا را شکر که پلیس فتا حواسش به همه چیز هست و خیلی از این افراد را پیدا کرده و دستگیر می‌کند. اما به هر حال این وبگردهای مجرم، آسیب‌هایی به مردم می‌زنند که بعضا جبران ناپذیرند. پس نیاز است تا ما هم حواسمان را حسابی جمع کنیم. این افراد به دنبال هر اشتباه ما هستند تا از آن بهره ببرند. مثلا اینکه ما عکس در لحظه گذاشتیم که الان با خانواده همگی در سفر هستیم و آن‌ها از این فرصت بهره می‌برند و منزل ما را که خالی از سکنه است آب و جارویی می‌کنند که وقتی برگشتیم مجبور شویم زندگی را از صفر شروع کنیم.

یا مثلا عکس خود را در صفحات مختلف منتشر کردیم و حالا این مجرمین روی آن عکس، ویرایش‌هایی انجام می‌دهند و شروع می‌کنند به باج گیری از ما که یا باجی بدهیم و یا آن را منتشر خواهند کرد.

جمع بندی

القصه همه این‌هایی که گفتیم و خواندید فقط و فقط برمی‌گردد به خود ما. هیچ کس نمی‌تواند از ما مراقبت کرده یا ما را کنترل کنند و به قول روشنفکران تنها روشی که کمک می‌کند ما زندگی خود را تباه نکنیم صرفا خود کنترلی است به این معنا که هر کس روی اعمال و روش‌های خود نظارت کرده و از خطرات و مضرات آن جلوگیری کند. شاید این مسئله به ذهنتان برسد که تباه چیست و مگر زندگی با گشت زدن در اینترنت تباه می‌شود. متأسفانه باید بگوییم جواب مثبت است و این اتلاف انرژی و زمان در بیشتر مواقع می‌تواند منجر به تباهی شود. حالا از شما می‌پرسم. به نظرتان شما توانایی این کنترل گری را دارید؟

منابع

گرداب، ۱۳۹۵، مدت زمان استاندارد برای استفاده از موبایل، http://www.gerdab.ir/fa/news/20924/20924