الزامات تربیت فرزند در عصر رسانه

آموزش سواد رسانه ای با دیدگاه تأثیر گذاری رسانه ها بر روی نسل جدید و ایجاد شکاف نسلی و……

قابل انکار نیست که رسانه‎های جمعی چون تلویزیون، سینما، بازی‌های کامپیوتری، در حال شکل دادن فرهنگی هستند که ما در آن زندگی می‌کنیم. فرهنگی که ما آن را نساخته‌ایم، بلکه برخاسته از صنعت است و از طریق رسانه‌ها به عموم مردم منتقل می‌شوند. این فرهنگ برساخته، خارج از کنترل ماست و به طرز قابل توجهی فرزند پروری ما را تحت تأثیر قرار داده است. ما تا وقتی نتوانیم این نیرو را درک کرده و مهار کنیم، برای تربیت صحیح فرزندانمان به‌طور کامل قدرت نخواهیم داشت.

ما نمی‌توانیم از تأثیرات مثبتی که رسانه‌ها بر کودکان دارند، چشم‌پوشی کنیم. رسانه‌ها می‌توانند شهروندان و به‌ویژه کودکان و نوجوانان را در برخورداری از تفکری انتقادی و یافتن راه‎حل‌هایی خلاقانه کمک کنند. به‌گونه‌ای که روز به روز این باور در کودکان تقویت شود که آن‌ها می‌توانند از تمامی برنامه‌های رسانه‌ای مطالبی بیاموزند. در این میان ما والدین می‌توانیم با همراهی کودکان و نوجوانان در تماشای برنامه‌ها، به محافظت از سلامت اخلاقی آن‌ها در برابر اطلاعات و مطالب زیان‌آور رسانه‌ها بپردازیم تا فرزندانمان به عنوان مخاطب فعال، اختیار و کنترل خود را به دست رسانه‌ها نسپارند و البته بایستی توجه داشته‌ باشیم که میزان موفقیت ما در این امر، به شیوه‌ای که با فرزندانمان ارتباط و تعامل برقرار می‌کنیم، وابسته است.

ما برای رشد و پیشرفت خانواده نمی‌توانیم امیدی به آموزش‌های بیرون خانه، رسانه‌ها و… داشته باشیم.  در این روند مهم‌ترین اقدام، تغییر خودمان و تأمل مداوم درباره کارهایی است که انجام می‌دهیم. ما در اینجا چند نکته کلیدی در این باره می‌گوییم که خوب است همواره آن‌ها را در نظر داشته باشیم:

* تنظیم رژیم مصرف رسانه‌ای خانواده:

ما به عنوان والدین همان‌طور که مسئول تنظیم رژیم غذایی خانواده‌مان هستیم، بایستی بر رژیم مصرف رسانه‌ای و فکری آن‌ها نیز نظارت داشته باشیم. همان‌طور که آیات و روایات اسلامی بر این تأکید دارد که بنگرید چه غذایی به روحتان می‌دهید. بسیاری از ما والدین بر خوردن اغلب خوراکی‌ها توسط فرزندانمان نظارت داریم اما بر غذایی که بر روی فکر و ذهن و ذائقه او اثر دارد، نظارتی نداریم و خود مسبب گرایش فرزندانمان به بسیاری از رسانه‌ها در کودکی می‌شویم، که تبعات آن در نوجوانی و بزرگ‌سالی برایمان غیرقابل تحمل می‌شود. وقتی کودک خردسالمان را ساعت‌ها پای تلویزیون رها می‌کنیم تا بتوانیم به کارهای خود برسیم یا اینکه او را آرام کنیم، به این فکر نمی‌کنیم که گرایش به تصاویر رنگی و محرک را در او زیاد می‌کنیم. پس ضروری است همان‌طور که باید نسبت به خوراک کودکمان و خودمان، حساسیت و تمرکز کنیم، بایستی به محتوای رسانه‌ای که ذهنیت، سبک زندگی، ارزش‌ها و باورهای ما و فرزندانمان را شکل می‌دهد، توجه صدچندان داشته باشیم.

ما به عنوان والدین می‌توانیم به ارتقای سواد رسانه‌ای فرزندانمان کمک کنیم، تا عادات رسانه‌ای‌شان به طرز صحیحی شکل یابد و در مورد اثرات بالقوه رسانه‌ها آگاهی بیشتری پیدا کنند. مجموعه اقداماتی که ما می‌توانیم انجام دهیم به دو دسته کلی تقسیم‌بندی می‌شود:

  • وساطت محدودکننده:

این اقدام ما شامل وضع قوانین درباره میزان زمانی است که فرزندانمان با رسانه‌ها سروکار دارند. اینکه چه ساعاتی از اوقات روز می‌توانند از رسانه‌ها استفاده کنند و اینکه چه نوع استفاده‌ای از رسانه‌ها می‌توانند بکنند.

مدیریت زمان: یکی از راه‌های این کار، تهیه جدول مصرف رسانه‌ای برای خانواده است. داشتن چنین جدولی می‌تواند به کنترل مصرف کمک کند؛ چون گام اول مدیریت مصرف، داشتن اطلاعاتی درباره میزان و نحوه مصرف رسانه‌ای است. ما می‌توانیم برای خودمان و هر یک از اعضای خانواده و به‌ویژه فرزندانمان جدولی برای بررسی ساعات مصرف رسانه‌ای داشته باشیم؛ و پس از مدتی از آن‌ها بخواهیم خودشان یک جدول مخصوص خودشان داشته باشند و مواظب باشند چقدر از رسانه‌ها استفاده می‌کنند، بیشتر درگیر چه رسانه‌هایی و با چه موضوعاتی هستند.

  • کنترل مصرف: والدین از راه‌های زیر می‌توانند برای تنظیم رژیم مصرف رسانه‌ای قدرت مانور و کنترل بیشتری داشته باشند. ابزارهایی که والدین می‌توانند از آن‌ها برای تکمیل فرآیند کنترل و مراقبت فرزندانشان در فضای مجازی و تنظیم رژیم مصرف رسانه‌ای آنان استفاده کنند، پنج دسته کلی را شامل می‌شوند:
  • ابزارهای کنترل والدینی[۱]: این ابزارها معمولاً در انواع آنتی ویروس‌ها و سیستم عامل ویندوز و مک تعبیه شده است و امکانات زیر را برای والدین فراهم می‌کنند:

۱- تعیین محدوده زمانی استفاده از رایانه به‌صورت روزانه و ساعتی

۲- تعیین نرم‌افزارهای و برنامه‌های مجاز برای کودک بر روی رایانه

۳- دیدن گزارش فعالیت‌های کسی که از آن سیستم به اینترنت متصل شده، به‌منظور تشخیص ارتباطات و فعالیت‌های پرمخاطره

۴- تعیین رده‌بندی سنی استفاده از بازی‌های آنلاین از طریق اینترنت.

  • برنامک‌های موبایلی مخصوص نظارت والدین: این برنامه‌ها به والدین کمک می‌کند تا:
  • زمان استفاده کودک از موبایل و تبلت را مدیریت کنند.
  • تماس‌های ورودی و خروجی موبایل کودک را بررسی کنند.
  • پیامک‌های ارسالی و دریافتی موبایل کودک خود را ببینند.
  • لیست مخاطبان کودک را مدیریت کنند.
  • موقعیت مکانی تلفن همراه کودک را دنبال کنند.
  • مجوز دسترسی به اینترنت را مدیریت کنند.
  • امکان استفاده امن از تلفن همراه هوشمند والدین را به کودکان می‌دهد.
  • استفاده از سیم‌کارت کودک.
  • استفاده از قابلیت کنترل والدین در کنسول‌های بازی‌هایی چون Play station و X box که به والدین کمک کنند تا بتوانند:
  • رده‌بندی سنی بازی‌های مجاز را برای فرزندشان تعیین کنند.
  • مدت زمان استفاده از کنسول بازی را مدیریت کنند.
  • امکان دسترسی به اینترنت و بازی‌های آنلاین را در کنسول‌های بازی مدیریت کنند.
  • تنظیم مرورگر برای استفاده ویژه کودک و نوجوان: این مرورگرها مانند کیدرکس و گوگل کیدز یا مرورگرهای ایرانی مثل پارسی‌جو و یوز به عنوان موتور home page مرورگر در موبایل و رایانه تنظیم می‌شوند. (ir)

همچنین خوب است وقتی به فرزند نوجوانمان، کنسول بازی یا گوشی تلفن همراه یا تبلت هدیه می‌دهیم، مجموعه قوانین ضروری و مختصری تنظیم کنیم و از او بخواهیم تا قوانین را بخواند و قول پایبندی به آن‌ها را بدهد.

  • همراهی هنگام تماشا:

همراهی هنگام تماشا بدین معنی است که ما و کودکانمان در کنار یکدیگر به تماشای تلویزیون بنشینیم. صرف اینکه ما در کنار فرزندانمان بنشینیم و آن‌ها را در دیدن برنامه‌ها و یا بازی در تبلت و موبایل همراهی کنیم، به شرط مناسب بودن برنامه‌ها، می‌تواند تأثیرات مثبتی داشته باشد. برای مثال همراهی هنگام تماشا به بچه‌ها این ایده را منتقل می‌کند که ما محتوای برنامه را تأیید می‌کنیم.

 

  • وساطت فعال:

وساطت فعال گفت‌وگوهایی را شامل می‌شود که ما والدین درباره محتوای برنامه‌ها و بازی‌ها با فرزندانمان داریم. این گفت‌وگوها باید جنبه ارزشیابی داشته باشد. وقتی والدین به فرزندانشان می‌گویند کارهای خاصی درست یا نادرست‌اند، مهم یا غیر مهم‌اند با این عبارات ارزش‌های فرهنگی را به فرزندانشان منتقل می‌کنند؛ این کار یعنی معنا سازی جهان برای کودک. البته والدین می‌توانند گفت‌وگوها را به چهار شکل داشته باشند. ببینید شما جزو کدام دسته‌اید:

  • والدینی که هنگام تماشای تلویزیون و استفاده بازی‌ها و شبکه‌های اجتماعی همراه فرزندشان، کمتر صحبت می‌کنند یا صحبت‌های جهت‌دار خاصی نمی‌کنند.

وقتی کودک مداوم در معرض فیلم‌ها یا پیام‌های رسانه‌ای خشونت‌آمیز است، درصورتی‌که والدین سکوت کنند و واکنشی نسبت به این پیام‌ها نشان ندهند و به عبارتی رفتارهای منفی را به عنوان رفتار غیرانسانی برای فرزندشان معنا نکنند، سکوت و بی‌توجهی‌شان به منزله تأیید آن پیام تلقی می‌شود.

  • والدینی که در بحث‌های خود در وهله اول از جنبه‌های مثبت صحبت می‌کنند و نسبت به آثار و پیامدهای استفاده از رسانه‌ها نگاهی مثبت دارند.
  • والدینی که در بحث‌های خود در وهله اول نسبت به پیام‌های رسانه‌ای نگاه بدبینانه دارند و با مطالب آن مخالفت می‌کنند.
  • والدینی که بنا به شرایط هم از ویژگی‌های مثبت رسانه‌ها می‌گویند و هم به ویژگی‌های منفی رسانه‌ها اشاره دارند. این والدین به جنبه‌های خوب پیام‌های رسانه‌ای اشاره می‌کنند و فرزندانشان را تشویق می‌کنند تا این جنبه‌های خوب را فراگیرند و از سویی به رفتارهای ناشایست شخصیت‌ها اشاره می‌کنند تا فرزندانشان نگاهی انتقادی نسبت به آن‌ها داشته باشند. فرزند ما به فیلم و یا بازی‌های کامپیوتری به عنوان یک سرگرمی نگاه می‌کند، نه یک رسانه که باید اهداف آن را تشخیص دهد و از آن، چیزهای خوب یا بد یاد بگیرد. اگر با فرزندانمان صحبت کنیم، به آن‌ها کمک می‌کنیم تا آگاهانه‌تر به تماشا بنشینند یا بازی کنند. حتی ما می‌توانیم موضوع بسیاری از فیلم‌ها یا بازی‌ها را به عنوان مسئله‌ای در نشست خانوادگی مطرح کنیم؛ بنابراین ما نباید از قدرت و نقش مهم خود در معنا کردن جهان برای فرزندانمان غافل شویم و همیشه باید زمانی را به گفت‌وگو با فرزندانمان درباره آنچه می‌بیند، می‌شنود یا بازی می‌کند، اختصاص دهیم.

برای مثال وقتی صحنه خشونت‌آمیز یا حاوی بی‌اخلاقی می‌بینید، نارضایتی خود را از آن نشان دهید و با همدلی کردن با شخصیت آسیب‌دیده، فرزندتان را ترغیب کنید تا با او همدلی کند.

پژوهشگران اذعان دارند که این روش در کاهش اثرات ناخواسته استفاده از رسانه‌ها بر کودکان نقش دارد و در مقایسه با روش‌های تنبهی کارآیی بهتری دارند. کودکانی که والدینشان با آن‌ها صحبت می‌کنند درک بهتری نسبت به مضامین برنامه‌های تلویزیونی دارند و همچنین بیشتر از رسانه‌ها یاد می‌گیرند. وقتی والدین برای راهنمایی کودکان با هدف شناخت و توجه بهتر به برنامه هنگام تماشای آن اظهارنظر می‌کنند، درک کودکان از برنامه‌های اصلی و فرعی و یادآوری آن‌ها ارتقا می‌یابد. والدین با طرح پرسش‌هایی مستمر درباره معنا و ساختار یک رسانه مثل چه کسی این کار را انجام داد؟ چرا این کار را انجام داد؟ و… می‌توانند وساطتی فعال هنگام تماشای برنامه داشته باشند. چنین فعالیتی به تمرین برقراری ارتباط با کودکان نیز کمک می‌کند.

وساطت فعال، بر واکنش‌های عاطفی به پیام‌های رسانه‌ای اثر می‌گذارد. وقتی والدین هنگام تماشای برنامه با فرزندانشان صحبت می‌کنند، واکنش عاطفی منفی آن‌ها در برابر فیلم‌های ترسناک کاهش پیدا می‌کند. (پاتر، ۱۳۹۱: ۵۹۸ و ۵۹۹)

کودکان معمولاً دوست دارند بعد از تماشای شخصیت‌های جذاب رسانه‌ای یا آواتارهای جذاب بازی‌ها، از الگوهای رفتاری آن‌ها پیروی کنند اما وقتی به والدینشان، به عنوان اولین منبع اطلاعات و الگوسازی رفتاری اتکا داشته باشند، نوعی تردید در پیروی از شخصیت‌های رسانه‌ای در آنها بوجود می‌آید.

  • چگونه رفتارها و عادات رسانه‌ای ما الگوی فرزندانمان می‌شود؟

تا اینجا شاید تمام اقدامات پیشنهادی را برای بهبود اوضاع فرزندانتان پنداشته‌اید؛ اما بایستی توجه داشت، درست مانند کودکان که از اهداف نادرست و سبک‌ زندگی غالبی که رسانه‌ها برایشان ایجاد می‌کنند، آگاه نیستند؛ ما بزرگ‌ترها هم از سبک زندگی غالبمان آگاه نیستیم و این همان چیزی است که حتی بیشتر از رسانه‌ها بر فرزندانمان اثر می‌گذارد. فرزندان ما همواره در حال مشاهده، تحلیل و الگوبرداری از ما هستند. ما شاید بسیاری مواقع به‌طور ناخواسته کارهایی را انجام می‌دهیم که از انجام همان کارها توسط فرزندانمان ناراضی هستیم! دقت به این موارد می‌تواند راهگشای بسیاری از موانع تربیتی ما خصوصاً در عصر رسانه باشد:

  • Top of Formکنترل زمان و میزان مصرف رسانه‌ای خودمان: وقتی ما به عنوان والدین ساعت‌ها از وقتمان را با رسانه‌های مختلف می‌گذرانیم، فیلم‌ می‌بینیم، در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخیم، در جمع‌های خانوادگی در حال استفاده از گوشی همراه هستیم و… و متناسب و به اندازه از رسانه‌ها استفاده نمی‌کنیم، نامعقول است که از فرزندانمان توقع داشته باشیم، صرفاً ساعتی مشخص از روز، برنامه‌ای مشخص را ببینند و یا زمانی که با آن‌ها صحبت می‌کنیم کاملاً حواسشان از رسانه‌ها گرفته شده و با ما باشد و… .
  • حساسیت درباره ححساسیت درباره آنچه می‌بینیم: وقتی ما خودمان حساب نشده، برنامه‌هایی با هر محتوا و مضمونی را می‌بینیم، در بسیاری کانال‌ها در شبکه‌های اجتماعی عضو می‌شویم، با همه افرادی که در شبکه‌های اجتماعی به ما پیشنهاد دوستی می‌دهند، بدون شناخت این افراد، دوست می‌شویم و…، نمی‎توانیم از فرزندانمان انتظار داشته باشیم برنامه مناسب خودشان را انتخاب کنند و… . به نظر بسیاری از بچه‌ها رفتار والدین صادقانه نیست و آن‌ها ریاکارانه برخورد می‌کنند چراکه خودشان مدام در اینترنت وقت‌گذرانی می‌کنند اما برای بچه‌ها انواع محدودیت‌ها را وضع می‌کنند.
  • تفکر تفکر انتقادی درباره محتوای رسانه‌ها: اگر ما والدی باشیم که به دید انتقادی به پیام‌های رسانه‌ای بنگریم، یعنی در برابر آنچه رسانه‌ها به ما می‌گویند سؤال داشته باشیم، نظرات گوناگون دیگر را در نظر بگیریم، مخالفت خودمان را با بخش‌هایی از پیام‌ها نشان دهیم و…، فرزندانمان به‌درستی این طرز رفتار را از ما خواهند آموخت؛ اما اگر محتوای رسانه‌ها را دربست بپذیریم و رفتارهایی که رسانه‌ها به ما می‌گویند، تقلید کنیم، نمی‌توانیم از فرزندانمان انتظار داشته باشیم که برخلاف ما هوشمندانه با رسانه‌ها مواجه شوند. برای مثال وقتی ما به تقلید از شخصیت‌های یک سریال، لباسی تهیه می‌کنیم، تکه کلامی را می‌گوییم یا رفتاری را انجام می‌دهیم نباید انتظار داشته باشیم که فرزندمان پس از دیدن یک انیمیشن، عروسک آن را نخواهد و رفتارهای او را تکرار نکند.

  • رعایت حریم خصوصی خانواده: ما نباید عکس‌ها، فیلم‌ها و کارهای خصوصی فرزندانمان را هر چقدر بامزه و جالب باشد، در رسانه‌های مختلف منتشر کنیم. بسیاری از خانواده‌ها هم اکنون از صفحات اجتماعی برای به اشتراک‌گذاری عکس‌های فرزند و سایر اعضای خانواده خود استفاده می‌کنند؛ اما باید به این فکر کنند که حضور فرزندانشان در شبکه‌های اجتماعی شاید تأثیر مستقیم بر زندگی آتی او داشته باشد. شاید فرزندان ما نخواهند یک ردپای دیجیتالی از کودکی‌شان همه‌جا باقی بماند. البته اگرچه والدین از این خوشحال می‌شوند که تصویر فرزندشان هواداران بسیار پیدا کرده است، اما باید همزمان به معایب آن نیز فکر کنند؛ و اینکه آیا ما در واقع فرزندانمان را بازیچه‌ای برای دیده شدن و سرگرم شدن خودمان نکرده‌ایم بدون اینکه هویت و استقلال آنان را در نظر بگیریم؟ ما با این‌گونه اقدامات خود در نقض حریم خصوصی فرزندمان، برای همیشه حق گمنامی در فضای مجازی را از وی گرفته‌ایم.

  • تشویق نکردن فرزندان برای استفاده از رسانه‌ها: ما والدین، بنیان‌گذار بسیاری عادات در فرزندانمان هستیم. بسیاری از ما در عنفوان کودکی برایشان برنامه تلویزیونی موزیکال پخش می‌کنیم تا غذا بخورد، برای جلوگیری از نق زدن او، گوشی موبایل در اختیارش قرار می‌دهیم، برایش انیمیشن می‎گذاریم تا کارهایمان را انجام دهیم، پیش از دبستان برایش تبلت می‌خریم تا از سایر بچه‌های فامیل و دوستان کسری نداشته باشد، برای محبوبیت خودمان در تولد او برایش کنسول بازی می‌خریم و… ؛ اما وقتی به این رسانه‌ها علاقه‌مند شد و اعتیاد پیدا کرد، او را از مصرف رسانه‌ها منع می‌کنیم و یا وقتی به سن مدرسه رسید، دائماً با آن‌ها چالش داریم که میزان مصرفشان را کم کنند. بیایید در این فضای رسانه‌ای شده ما خود آغازگر رابطه فرزندانمان با رسانه‌های بصری و تشویق‌کننده آنان نباشیم.

سخن پایانی

والدین همواره مسئول و نگران فرزندانشان بوده و هستند؛ اما مسئولیت ما در قبال کودکان نسل امروز چند برابر است زیرا هرگز در طول تاریخ این‌گونه نبوده که افراد همواره در معرض تهاجم سمعی و بصری بوده باشند. از الزامات تربیت فرزند در این عصر برای ما آن است که بتوانیم خودمان همگام با تغییرات فنّاوری رسانه‌ای پیش رویم و همواره دانش و اطلاعات به‌روزی در این زمینه داشته باشیم. اگر فرزند ما بداند ما بیش از او در عرصه رسانه‌ای به‌روز هستیم و از تغییرات اطلاع داریم، ما را همواره مرجع خود خواهد دانست، مقالاتی از این دست نیز درصددند این توانایی را در شما بالا ببرند.

مراجع

پاتر، دبلیو جیمز (۱۳۹۱). بازشناسی رسانه­های جمعی با رویکرد سواد رسانه­ای. ترجمه­ امیر یزدیان، پیام آزادی و منا نادعلی. قم: مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما.

  1. Parental control